دی ماه سالروز زلزله بم

 دی ماه سالروز زلزله بم
خبر زلزله بم اینقدر تلخ بود که هنوز هم خیلی‌هایمان با شنیدن «گل پونه‌های وحشی دشت امیدم؛ وقت سحر شد...» پشتمان می‌لرزد؛ زلزله‌ای با بزرگی ۶/۶ در مقیاس ریشتر که وقتی در مقیاس مرکالی بررسی شود، بالا‌ترین عدد ممکن را نشان خواهد داد.

بیش از ۹۰ درصد شهر در عرض دوازده ثانیه با خاک یکسان شد؛ خبری که به سرعت جهان را درنوردید و سیل کمک‌های داخلی و جهانی را به سوی دیار بزرگترین ارگ خشت و گلی جهان روانه کرد. رخداد  طبیعی تبدیل به فاجعه شده بود و فرود هواپیمای کمک‌رسانی آمریکایی نیز توجیه انسانی داشت. روزی بسیار تلخ که اشک را در چشمان میلیون‌ها نفر نشاند.
دی ماه سالروز زلزله بم
خبر زلزله بم اینقدر تلخ بود که هنوز هم خیلی‌هایمان با شنیدن «گل پونه‌های وحشی دشت امیدم؛ وقت سحر شد...» پشتمان می‌لرزد؛ زلزله‌ای با بزرگی ۶/۶ در مقیاس ریشتر که وقتی در مقیاس مرکالی بررسی شود، بالا‌ترین عدد ممکن را نشان خواهد داد.

بیش از ۹۰ درصد شهر در عرض دوازده ثانیه با خاک یکسان شد؛ خبری که به سرعت جهان را درنوردید و سیل کمک‌های داخلی و جهانی را به سوی دیار بزرگترین ارگ خشت و گلی جهان روانه کرد. رخداد  طبیعی تبدیل به فاجعه شده بود و فرود هواپیمای کمک‌رسانی آمریکایی نیز توجیه انسانی داشت. روزی بسیار تلخ که اشک را در چشمان میلیون‌ها نفر نشاند.

اینجاست که این زلزله با شمار کشته‌شدگانی که کمتر از زلزله رودبار و منجیل بود، بسیار برجسته‌تر از آن شد و سالروز وقوعش، روز ملی «ایمنی در برابر زلزله» نام گرفت؛ روزی ملی‌ که سال گذشته با کمال تعجب، از تقویم رسمی کشور حذف شد. انگار کسانی از پتانسیل فاجعه‌های محتمل بعدی آگاه هستند و این نام را برای روز دیگری رزرو کرده‌اند!


امروز سیزدهمین سالگرد زلزله بم است و هنوز کافی است تا به تصویر پدری که کودکانش را برای تدفین می‌برد، نگاه کنیم تا بند دلمان پاره شود؛ عکسی که با غم کادر بندی و از زاویه درد ثبت شده است.

در شهری که گویا خیلی‌ها به پشتوانه مثل «... بم آفت ندارد»، آن را فارغ از هر گزندی دانسته و تنها برایشان مهم بود که راهرو‌ها و سقف اتاق‌های منزلشان تاق داشته باشد تا در فصول گرم خنک‌تر باشد؛ فارغ از اینکه این تاق‌ها اصولی ساخته شده و یا تنها شبیه نمونه‌های اصولی است. خطاهای بی‌شمار در ساخت و ساز که به روی هم تل انبار شدند و در پنجم دی ماه ۱۳۸۲ بر سر ملتی ریختند که بیشترشان در خواب ناز بودند. خیال‌ همه به اندازه‌ای راحت بود که ارگ ۲۵۰۰ ساله شهر، نه مقاوم‌سازی و نه نقشه درست و درمانی از آن تهیه شده بود.

این در حالی است که ایران از جمله کشورهای زلزله خیز جهان است و ۹۰ درصد خاک کشورمان روی نوار زلزله واقع شده است. سرزمین لرزه‌خیزی که کمتر روزی هست ساکنان یک منطقه‌اش را نترساند. با پدیده‌ای روبه‌رو هستیم که بلای طبیعی نامیده می‌شود و تصور رخ دادنش، خواب را از چشمانمان می‌برد؛ اما در حقیقیت، یک رخداد طبیعی در راستای تکامل زمینی است که روی آن زندگی می‌کنیم. شاید به سادگی سقوط سیب از درخت.


در حقیقت، این ما هستیم که با ساخت و سازهای نامطمئن، «بلا» به شمار می‌رویم، نه زلزله؛ به عبارتی بهتر، کمتر کسی هست که بر اثر لرزش زمین مرده باشد که بیشتر جان باختگان، زیر آوار ساختمانی مانده‌اند که یا خودشان بنا کرده بودند و یا یکی از هم نوعانشان آن را ساخته (!) است.

اینجاست که سیستم نظارتی باید وارد شده و روند ساخت‌و‌ساز‌ها را مورد ارزیابی قرار دهد؛ موضوعی که در مبحث ایمنی ساختمان‌ها در برابر زلزله، دستمایه قانونی شد «آیین نامه استاندارد ۲۸۰۰» نام گرفت؛ استانداردی که پس از زلزله رودبار و منجیل الزامی شد؛ اما اکنون نه شهرداری خود را ملزم به اجرای درست آن می‌داند و نه نهاد دیگری مسئولیت می‌‌پذیرد.

اکنون دوباره با ساخت و سازهایی روبه‌رو هستیم که به صرف امضای یک مهندس ناظر، گواهی پایان کار می‌گیرند و ظاهرا کسی خبر ندارد که برخی از این مهندسین ناظر، حتی یک‌ بار بر سر ساختمانی که مدارک مربوطه‌اش را امضا کرده‌اند، حاضر نشده‌اند.

خطری بالقوه که در کلانشهری چون تهران، استعداد تبدیل شدن به یکی از بزرگترین فاجعه‌های تاریخ را دارد و گویا برخی دلخوش به ساخت چند سوله مدیریت بحران در پیرامون تهران هستند؛ غافل از اینکه بیش از ۱۵ درصد ساکنین پایتخت، در بافت‌های فرسوده سکنا دارند و این عدد و رقم در شهرهای دیگر هم بهتر نیست.
وقتی به خطرات بالقوه گازکشی‌های شهری، نقص در خطوط آب و برق و... دقت کنیم، به نظر می‌رسد که سررشته کار از دست بیرون شده است. اینجاست که شاید اگر به جای اندیشیدن درباره نزدیک بودن این حادثه، به دنبال چاره باشیم و سعی در آموزش دادن و آموزش دیدن کنیم، بتوانیم که شمار بسیاری از هموطنانمان را از بلای انسانی نجات دهیم.

 «... خاموشی شب رفت و فردایی دگر شد»؛ فردایی که متأسفانه به رنگ دیروز باقی مانده و این زنهار نیز در آن تغییری پدید نیاورده است!



نمایی زیبا از ارگ تاریخی بم پیش از تخریب
 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.